چهارشنبه

با کدام عضومان می نویسیم و فکر می کنیم؟

چند وبلاگ نویس خواسته اند که برویم و در نظر سنجی " وبلاگهای برتر بانوان و کودکان" شرکت کنیم. چرا؟

چرا چنین مسابقه وجود دارد و چرا از بودنش حمایت می کنید؟ مگر وبلاگ نوشتن قوای جسمی یا فیزیک خاصی را می طلبد که مرزبندی های جنسیتی شاملش شده است؟ پرتاب دیسک که نیست؟   مگر ما نوبل ادبیات زنانه و مردانه داریم؟ فکر جنسیت ندارد. جنسیت زده اش نکنید. گاهی خودمان تن به این مرز بندی ها می دهیم چون از رقابت با دنیای بقول برخی " مردانه " می ترسیم. وبلاگ نویسی که عمری ندارد که بتوانیم مدعی شویم " مردان ما را محروم کرده اند" و ما حالا مجبوریم بین خودمان مسابقه بدهیم. اصلن چرا از طرح چنین نظر سنجی دفاع می کنید؟ چرا مرزها را بالا تر می برید. پارک ، پله کان ، مدرسه ، وسایل نقلیه عمومی  و هزار چیز دیگرمان را جدا کرده اند که " آسیب " نبینیم. که به باور برسانندمان که ضعیف هستید. که درک این دو جنس را از هم به حداقل کاهش دهند. شما بیش از این دامن نزنید. وبلاگ که زنانه مردانه ندارد!

من از طرف خودم عرض می کنم. وبلاگ من زنانه نیست. جنسیت ندارد. وبلاگ من دغدغه های یک انسان است. که تحت تاثیر محیط اطرافش می نویسد. اگر دو ماه دیگر نوشته ای هم راجع به فرزند ارشدم نوشتم لطفن نگویید پیاده رو یک وبلاگ زنان و کودکان است. انسانی قرار است بیاید و با من زندگی کند. شک ندارم که برخی از نوشته های این وبلاگ تحت تاثیر او خواهد بود. ولی من حل نمی شوم. من پیاده رو را می نویسم و در کنار نقش مادری هزار نقش دیگر را بازی می کنم. خیلی از این نقشها فاقد جنسیت من هستند. من مهندس هستم. شهروند هستم. مهاجر هستم. راننده هستم. نویسنده داستان کوتاه هستم. آشپز هستم. هم خانه هستم. نیمه نان آور هستم. ایرانی هستم . اینها هیچکدام جنسیت من را لازم ندارند. می دانم که در ایران روزی هزار بار جنسیتت را به رخت می کشند ولی کاش خودمان آنجا که ضروری نیست در جنسیتمان محصور نشویم  و صرفن انسان باشیم.

* وبلاگ کودکان نمی دانستم چیست. وبلاگ کودک : وبلاگهای مادرانی که برای فرزندانشان می نویسند . لابد اگر پدر بنویسد روا نیست .

** بنده برای پرتاب دیسک هم شک دارم که لازم است زنانه مردانه باشد!

+ برگرفته شده از وبلاگ پیاده رو