سه‌شنبه

آلزایمر



پیرهن مشکی ات چه زود جایش را به لباس سفید داد.چه زود پای تلویزیون نشستی و پی گیر فلان سریال و بهمان فیلم سینمایی شدی.راستی خبر داری اس ام اس ها فعال شده اند؟!راستش رو بگو، هنوز هم دلت برای مردم فلسطین و ... می سوزد؟
+++
چند هفته ای می شود که چهره ی واقعی پیرمرد را می شود دید. بی پرده، بی دروغ. خودِ خودش است.وقتی گفتی دشمنان در امور داخلی دخالت نکنند.وقتی داشتم آتش گرفتنت را بخاطر پریدن 1 میلیارد پوند می دیدم.راستی انگلیس هم در رده ی شیاطین بزرگ قرار گرفت؟ از این به بعد زنده باد و مرده باد هایمان را باید دقیقاً نثار چه کسانی کنیم؟!رفیقت که خس و خاشاکمان کرد، راستی تو امروز چه خطابمان کردی؟ خرده دشمن؟ خرده منافق؟ یا شاید هم بچه شیطان؟!!!یعنی بعد از این همه عمر هنوز یاد نگرفته ای عصبانیتت را کنترل کنی؟ حالا رفیقت حالات هیستریکش را نمی تواند کنترل کند، آخر دست خودش نیست اما تو دیگر چرا؟راستی بلا گرفته، کِی کمک های مردمی را با عرب های گردن کلفت طاق زدی که بچه ی مردم را لت و پار کنند؟!کار شبیه سازی از برادران رسماً خیلی تابلو بود ولی. آخر یک کم سلیقه به خرج می دادید و برادران را در سایزها و شکل های متفاوت تکثیر می کردید خب!اما خوشم آمد از این زنگوله ی پای تابوتت، آقا مسعود را می گویم. ملتفتی که؟! معلوم نیست ناقلا از کجا یاد گرفته این همه پدر سوختگی را ! خب حداقل یادآور می شدید که در زمان قطع کردگی اس ام اس، هزینه ی مکالمات تلفنی را دو برابر نکند! ( بلا گرفته ها همه مادر زاد تابلو و پدر سوخته اند. )تا یادم نرفته بگویم؛ اگر از جلساتتان با آقا امام زمان فارغ شدید لطفی بکنید و کمی برای دخترانی که در چند هفته ی اخیر سر به نیست شده اند از خودتان نگرانی نشان دهید.
ادامه دارد ...